ماندهام چرا مجنون؟!... چرا هیچ اسم دیگری نه؟! چرا تا پایت را اینجا میگذاری، این خاک تو را مثل خودش میکند؟!... دیوانه، شیدا، مجنون... قصه مجنون مفصل است. بخشیاش را من راوی باید مختصر بگویم و بخش اصلیاش را خود تو باید بروی و ببینی، با تمام وجود. راستی مجنون! امروز تو بگو لیلیات کجاست؟!
?
راستش کسی حرف ایران را جدی نمیگرفت. مگر ایران چه میخواست؟ هیچ، فقط حقش را. میخواست جامعه بینالملل حقوقش را به رسمیت بشناسند؛ عراق به عنوان متجاوز شناخته شود، تنبیه شود و همه خسارات را جبران کند. اما گوش شنوایی نبود. ایران مجبور بود که یک اهرم فشار برای به دست آوردن حقوق از دست رفته خود دست و پا کند. یعنی چه؟ یعنی تصرف منطقهای از خاک عراق که برای عراق خیلی مهم باشد!
?
امکانات و تجهیزات عراق به یُمن کمکهای غربیها خیلی زیاد بود. از طرفی امکانات نظامی ایران، محدود بود. محرومیت ایران سبب میشد که فرماندهان ایرانی، منطقهای را برای عملیات انتخاب کنند که به فکر دشمن نرسد و توانایی لازم برای دفاع از خود را نداشته باشد. به علاوه، منطقهای باشد که نیروهای ایرانی نیز به خوبی بتوانند وظیفه خود را با درصد موفقیت بالا انجام دهند. و این چنین شد که منطقه هورالهویزه (شمال بصره) انتخاب شد. این انتخاب هر چند که با عقل کلاسیک سازگار نبود، اما منطق فرماندهان این بود که عراق توانایی مقابله با رزمندگان را در این منطقه ندارد.
?
عملیات خیبر اینچنین در ساعت 20:30 روز سوم اسفند سال 62 با رمز «یا رسولالله(ص)» آغاز شد. عراقیها فکرش را هم نمیکردند و خیلی زود غافلگیر شدند. پیشروی به سرعت انجام میگرفت. آتش دشمن در منطقه طلاییه آنچنان زیاد بود که شهید میثمی، مسئول حوزه نمایندگی امام در قرارگاه خاتمالانبیا گفت: «هر کس در طلاییه ایستاد، اگر در کربلا هم بود، میایستاد.»
?
شب فرا رسیده است و آتش همچنان میبارد. از گفتهها چنین برمیآید که در دو جزیره شمالی و جنوبی، حدود یک میلیون گلوله و خمپاره فرود آمده است، یعنی جهنمی از آتش و خمپاره. داستان، داستان شب عاشوراست. حاج حسین خرازی به نیروهایش دستور میدهد آنان که یارای ایستادگی و مقاومت ندارند، اگر میخواهند میتوانند شبانه بروند! «آن شب، شب عاشورای یاران خمینی بود؟»
?
گرچه در عملیات خیبر، پیروزیهای بسیاری حاصل گشته بود، اما در حد انتظار نبود. به هر حال برای دنیا ثابت شد که اگر ایرانیها بخواهند، هر کار غیر ممکنی را ممکن میکنند. همین امر باعث شد که صدام برای اولین بار در مقیاس وسیع از سلاحهای شیمیایی استفاده کند. «و چهرة شمر و حرمله و ابنزیاد را بار دیگر برملا کند.»
?
عملیات خیبر باید تکمیل میشد، اما چطور؟ در ساعت 23 روز بیستم اسفند سال 63، با رمز «یا فاطمة الزهر(س)» عملیات بدر آغاز شد. دشمن این بار آگاهتر از گذشته در منطقه حاضر بود. اما ایرانیها هم تجربه زیادی بهدست آورده بودند. عملیات با سرعت خارقالعادهای پیش رفت، آنچنان که حتی عدهای تا آن طرف دجله هم رفتند، مثل شهید مهدی باکری «فرمانده لشکر عاشورا!»
?
رزمندگان پیشروی خوبی در مواضع دشمن داشتند، اما به علت مشکلاتی چون کمبود آتش پشتیبانی، پس از یک هفته، ناچار به عقبنشینی از اکثر مناطق شدند.
?
گوشات را بگذار روی خاک مجنون ببین قلبش چه تندتند میزند.
کلمات کلیدی: